عبارت "حسینی شده و یزیدی شده" به شخصیتها و رفتارهایی اشاره دارد که در تاریخ اسلام و به ویژه در واقعه عاشورا، نماد خوبی و بدی محسوب میشوند. یعنی، حسینی بودن به معنای داشتن ویژگیهای مثبت، اخلاق نیکو، ایثار و جنبش در راه حق و عدالت است. در مقابل، یزیدی بودن نماد ظلم، فساد، عدم انصاف و راه نادرست در جامعه است.
بهویژه در شعرهای فارسی، این دو شخصیت به عنوان نمادهای دو روش زندگی مختلف مطرح میشوند. وقتی گفته میشود "هرچه در سوی تو حسینی شد دیگر سوی یزیدی شد"، به این معنی است که هنگامی که ما در جهت خوبی و حسینی قرار میگیریم، همزمان از سوی دیگر به سمت بدی و یزیدی دور میشویم. این اشاره به این نکته دارد که انتخاب یک مسیر اخلاقی و درست همواره به معنای دوری از مسیرهای نادرست و ظلمطلبانه است.
به گونهای دیگر، این جمله میتواند دعوتی باشد به اینکه در زندگی تلاش کنیم تا به سمت ارزشهای حسینی حرکت کنیم و از خصایل یزیدی دوری کنیم. انتقال این مفهوم به مجموعهای از انتخابها و رفتارهای ما بازمیگردد که میتواند تأثیر زیادی بر زندگی خود و دیگران داشته باشد.
پس در پاسخ به سوال، "حسینی" به معنای تلاش برای خیر و حقیقت و "یزیدی" به معنای دوری از این ویژگیها و پیروی از باطل است.